سومین دور از گفتگوهای راهبردی میان آمریکا و عراق روز چهار شنبه گذشته با محور مسائل امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برگزار شد.
پایگاه رهنما:
سومین دور از گفتگوهای راهبردی میان آمریکا و عراق روز چهار شنبه گذشته با محور مسائل امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برگزار شد. مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق هم با انتشار پستی در توئیتر، درباره این گفتگوها نوشت: «نتایج سومین دور از گفتوگوی راهبردی، دروازهای است برای بازگرداندن روال طبیعی به عراق و آنچه عراق شایسته آن است و این دستاورد خوبی است که باید به ملت صلح دوست خود برای آن تبریک بگوییم.»یحیی رسول، سخنگوی فرمانده کل نیروهای مسلح هم در پیامی توئیتری نوشت که نخست وزیر، دستور تشکیل کمیتهای فنی به ریاست رئیس ستاد ارتش عراق برای تعیین سازوکار و جدول زمانی مربوط به نتایج بخش امنیتی و نظامی این گفتگوها را صادر کرده است.
•، اما چرا نباید به خروج نیروهای آمریکایی از عراق امیدوار بود
آمریکا در ظاهر آمادگی خود را برای خروج تدریجی از عراق اعلام کرده است، اما در باطن اولا؛ عقیدهای به این خروج ندارد و ثانیا؛ متغیرهایی وجود دارند که خروج آمریکا از عراق را با، اما و اگرهای زیادی مواجه کرده است. نزدیک به دو دهه از زمانی که سال ۲۰۰۳ جرج بوش، رئیس جمهور وقت ایالات متحده اعلام کرد که «نیروهای ما به محض پایان کار خود در عراق، خود به خانه برمی گردند»، میگذرد. با این حال در طی سالهای گذشته فقط در کمیّت و کیفیت این نیروها تغییراتی ایجاد شده و بحث خروج نیروهای خارجی از عراق عملا محقق نشده است. در زمان اشغال عراق، دولت بوش و حتی افکار عمومی آمریکا عقیده داشتند که نیروهای اشغالگر باید در عراق بمانند تا دموکراسی را گسترش داده و جامعه جدیدی را بسازند. با گذشت زمان، نه تنها تغییری در بافت سیاسی و اجتماعی عراق صورت نگرفت، بلکه حضور این نیروها بر گسترش اختلافات سیاسی، تنشهای قومی و تعارضهای اجتماعی دامن زد. دولت باراک اوباما نیز با این تعهد و شعار وارد کاخ سفید شد که نیروهای آمریکایی را از دو جنگ با خانه بازگرداند. هدف اصلی دولت اوباما در دوران تصدی خود نسبت به نیروهایی آمریکایی، کاهش نیروهای آمریکا در خاورمیانه از طریق جایگزینی آن با دیپلماسی بود. بر اساس همین طرح بود که او در سال ۲۰۱۱ تصمیم آمریکا برای خارج کردن نیروهای خود از عراق را اعلام کرد. با این حال این امر نه تنها محقق نشد، بلکه نیروهای آمریکایی در عراق باقی ماندند و علاوه بر این، بزرگترین سفارت آمریکا در عراق شکل گرفت. البته دلیل چنین سفارتی که ۱۶ هزار نیرو را درخود جای دهد را باید ناشی از نگاه برخی از مسئولان عراقی دانست. هرچند رهبران عراق با ادامه حضور نظامی آمریکا پس از تقریبا ۹ سال اشغال کشورشان مخالف بودند، اما به راحتی سیاسیون عراقی شیفت سربازان آمریکایی از نظامی به دیپلمات را پذیرفتند. با آمدن ترامپ، او در تبلیغات انتخاباتی خود اعلام کرد که سربازان آمریکایی، عراق را ترک خواهند کرد. با این وجود، علیرغم این تبلیغات، خروج نیروهایی آمریکایی در دوران ریاست جمهوری ترامپ نیز عملی نشد. حتی پس از ترور فرماندهان مقاومت و مصوبه مجلس عراق در مورد خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، فقط تغییراتی در کمیت و کیفیت نیروهایی آمریکایی در عراق صورت گرفت. دوران ریاست جمهوری ترامپ هم در حالی به پایان رسید که هنوز ۲۵۰۰ نفر از نیروهای آمریکا در عراق باقی مانده بودند؛ بنابراین وظیفه رئیس جمهور بعدی آمریکا بود که در مورد این نیروها تصمیم گیری کند. یکی از وعدههای انتخاباتی بایدن نیز پایان دادن به جنگهای بی پایانی بود که هزینههای مالی و جانی زیادی برای آمریکا به همراه داشت. پس از روی کار آمدن دولت بایدن، لوید آستین وزیر دفاع جدید ایالات متحد اعلام داشت که تصمیم دولت قبلی مبنی بر خروج نیروهای ایالات متحده از عراق را مورد بازبینی قرار خواهد داد.
این بازبینی تقریبا در بهمن ماه سال ۱۳۹۹ صورت پذیرفت؛ چراکه آمریکا ۲۵۰۰ نیروی خود در عراق را حفظ کرد و در عین حال در اواخر همین ماه دبیرکل ناتو، اعلام کرد که ماموریت خود را برای آموزش نیروهای امنیتی عراق (ISF) به درخواست دولت عراق گسترش میدهد. وی عنوان داشت که ناتو به تدریج پرسنل خود در این کشور را از ۵۰۰ به ۴۰۰۰ نفر افزایش داده و حضور خود را به خارج از حوزه بغداد گسترش میدهد. تصمیمی که پنتاگون نیز از آن استقبال کرد. در عین حال در اسفند ماه ۹۹ نیز دولت عراق رسما خواستار از سرگیری گفتگوی امنیتی دوجانبه با ایالات متحده شد که با پاسخ مثبت آمریکا همراه بود. این نشست روز ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ (۷ آوریل) برگزار شد.
در اعلامیه مشترکی که پس از این نشست منتشر شد، آمده است که در بحث امنیت و ضد تروریسم، ایالات متحده و عراق بر هدف مشترک خود برای ادامه هماهنگی و همکاری امنیتی دوجانبه تأکید دارند. هر دو کشور مجدداً تأیید میکنند که نیروهای آمریکایی به دعوت دولت عراق و برای پشتیبانی از نیروهای امنیتی عراق در جنگ علیه داعش در عراق حضور داشته است. به همین دلیل و بر اساس ظرفیت روزافزون نیروهای امنیتی عراق، طرفین موافقت کردند که ماموریت نیروهای آمریکا و نیروهای ائتلافی متمرکز بر آموزش و کارهای مشاورهای باشد. با توجه مفاد این اعلامیه مشترک، در وضعیت فعلی سوال اصلی این است که آیا این توافق امنیتی را باید به منزله خروج نیروهای رزمی آمریکا از عراق و همچنین تغییر وظیفه آنها از اقدام نظامی به اقدام آموزشی و مشاورهای تلقی کرد؟ در این مورد چند نکته حائز اهمیت است:
۱- زمان دقیق خروج نیروهای آمریکا از عراق مشخص نیست. بر اساس اعلامیه مشترک زمان این خروج از طریق نشستهای آتی مشخص خواهد شد. همچنین بر اساس اظهارات سخنگوی ارتش عراق، نخست وزیر این کشور مصطفی الکاظمی دستور تشکیل کمیتههایی را صادر کرده است که مذاکرات فنی را با طرف آمریکایی انجام دهد تا «سازوکارها و زمان بندی» مربوط خروج تعیین کرد. موکول کردن بحث خروج نیروهای آمریکایی به نشستهای تخصصی بدان معنی است که عوامل مختلفی در بحث خروج این نیروها از جمله دامنه تهدیدهای داعش، رویکرد آمریکا به تحولات منطقه ای، ارتباط دولت کاظمی با گروههای مقاومت مردمی و همچنین وضعیت سیاسی و اجتماعی عراق خواهد بود.
۲- مشابه همین توافق امنیتی، یعنی خروج تدریجی نیروهای آمریکایی از عراق و تبدیل وضعیت آنها به نیروهای آموزشی و مشاورهای وجود داشت. اگرچه مأموریت رزمی آمریکا در عراق در سال ۲۰۱۰ رسما پایان یافته بود، اما در سال ۲۰۱۱، تقریباً ۴۵۰۰۰ سرباز آمریکایی همچنان در عراق حضور داشتند که بنابر استدلال دولت اوباما به دلیل ضعیف بودن نیروهای امنیتی عراق بیشتر مسئولیت مشاوره برای این نیروها را بر عهده داشتند.
۳- هر چند خروج نیروهای رزمی آمریکا از عراق مطرح شده است، اما از سوی دیگر موضوع گسترش حوزه اقدام ناتو در خاورمیانه و عراق مطرح است. ماموریت ناتو در عراق در سال ۲۰۱۸ راه اندازی شده بود، اما پس از ترور فرماندهان مقاومت و اوج گیری بیماری کرونا، این ماموریت به حالت تعلیق درآمد و مجددا در اواخر بهمن ماه بود که وزاری دفاع ناتو فعالیت ناتو در عراق راشروع کردند. برخی بر این باورند که با کمرنگ شدن حضور آمریکا در عراق، نقش کشورهای اروپایی، پر کردن خلاهای احتمالی عملیاتی برای پایداری مأموریت ناتو در عراق است و این وظیفه با یک شیبی ملایم به ناتو واگذار میشود.
۴- درنهایت باید گفت که آمریکا نسبت به کنشگری بازیگران منطقهای در عراق از جمله ایران حساس است. از این رو، آمریکاییها حفظ برخی نیروهای نظامی رزمی در جهت افزایش بازدارندگی را ضروری میدانند و این حضور را در قالب نیروهای مشاورهای توجیه میکنند. به ویژه اینکه گروههای نظامی مردمی عراق نیز رویکرد مثبتی به ایران دارند که این امر حساسیت آمریکا را بیش از پیش افزایش داده است.
ارسال نظرات